03-07-2011, 05:24 PM | #1 |
(کاربر طلایی)
تاریخ عضویت: Mar 2011
نوشته ها: 512
|
زایندهرود
زایندهرود زایندهرود، مهمترین رود مرکزی ایران است که از چکاد ۳ تا ۴ هزارمتری همیشه پربرف زردکوه و کوهرنگ در استان چهار محال و بختیاری سرچشمه میگیرد. این رود خانه پس از طی یک مسیر پر پیچ و تاب در شهرستان شهرکرد از سمت غرب استان اصفهان وارد این استان می شود. نام رودخانهی زایندهرود همواره با نام شهر اصفهان گره خورده است، به گونهای که هرجا از اصفهان نامی به میان میآید، همگان این شهر زیبا را با رودخانهی نامور او میشناسند؛ از این رو حیات و عمر جاودانهی سپاهان، مدیون این برکت خداوندی است. هزاران سال است که آب این رودخانه بدون دخالت دست بشر، بهطور طبیعی و بهواسطهی نشیبهای تند، درههای پرپیچ و خم کوهستانی را یکی پس از دیگری پشت سر میگذارد و آهسته و پیوسته در دشت خشک این دیار سرازیر میشود و با خود شورهزارها و خارستان را میشوید و در نهایت مثل مرواریدی گران، ملایم و آرام دل به گاوخونی میسپارد. اما شوربختانه چندی است که فرزندان ناسپاس امروزی، به این موهبت الهی همچون ثروت انحصاریای مینگرند که وجود مرزهای کنونی را دلیلی بر تحدید و انحصار آن میبینند. نمایی از زایندهرود درون شهر اصفهان نام زایندهرود در گذر زمان اطلاق نام زایندهرود به این رودخانه به این خاطر است که به علت سختی زمین در بستر و حوالی بستر رودخانه (از جنس شیست)، آبهای آبیاریشده دوباره بعد از نفوذ در زیر خاک اراضی، کم و بیش به زایندهرود باز میگردد. به عبارتی میتوان گفت که بستر زایندهرود زهکشی اراضی و مناطق اطراف آن است. از این رو در هیچ موقع سال هرچند که تمامی آب رودخانه را به آبیاری اراضی بالادست اختصاص دهند، در پایین دست آن خشکی کامل در بستر رود ایجاد نمیشود. «صورةالارض» ابن حوقل (۱۳۴۵) کهنترین منبعی است که در آن از این رودخانه با نام «زایندهرود» یاد شده است. او مینویسد: «…به فاصله یک تیر پرتاب، از آن رودخانه زایندهرود جاری است». اما از گذشتههای دور تاکنون زایندهرود به نامهای مختلفی نامیده شده است که از مهمترین آنها میتوان به زندکرود، زندرود، زرنرود، زرینرود، زندهرود، زایندهرود و رودخانهی اصفهان اشاره داشت. ابن حوقل علاوه بر «زایندهرود»، «زرنرود» را هم برای این رودخانه به کار برده است. او میگوید: «که رود اصفهان است و در همه این شهر جریان دارد». «در نزدیکی آن بر ساحل زرنرود، آسیابهایی است. این رود آبی گوارا دارد و خاکهایی که بدان مشرف است، زیبایی خاصی بدان بخشیده است.» مقدسی که در سدهی چهارم میزیستهاست در «احسن التقاسیم فی معرفت الاقالیم» (۱۳۶۱)، از زایندهرود چنین یاد کرده است: «زَندرود از کوههای اصفهان سرازیر و به یهودیه درآید و خوره را سیراب کند.» در کتاب «حدود العالم من المشرق الی مغرب» (۱۳۶۲)، از نویسندهای گمنام که مربوط به قرن چهارم است چنین آمدهاست: «سپاهان شهری عظیم است و آن دو شهرست یکی را جهودان خوانند و یکی را شهرستان و در هر دو منبر نهادهاند و میان ایشان نه (نیم) فرسنگست و شهری خرم است و بسیار نعمت … اندر جبال او را رودیست کی آنرا زرنرود خوانند کی اندر کشت و برز او بکار است.» ابن خردادبه در کتاب نامور خود «المسالک الممالک» (۱۳۷۰)، از زاینده رود به «زرنرود» اشاره داشته است و آنجا که از سرچشمهی رودها صحبت میکند از این رود چنین نام میبرد: «سرچشمه زرینرود، دره اصفهان است». ابن رُسته جغرافیدان اوایل سدهی چهارم از زایندهرود به عنوان «زرینرود» یاد میکند: «سرچشمه زرینرود اصفهان از کوههای اصفهان استکه در جانب ناحیت اهواز میباشد. این رود تمام جلگهی اطراف شهر اصفهان را سیراب میکند». زندهرود از نامهای متداول رودخانهی زایندهرود بوده است، از جمله یاقوت حموی مینویسد: «مدینه اصفهان یا جی که شهرستان معروف است و آن بر کنار زندهرود است…» که هنوز هم در متون بهویژه ادبیات کنونی کاربرد دارد. رودخانهی زایندهرود به مناسبت اینکه از شهر بزرگ و تاریخی اصفهان میگذرد، به نام «رودخانهی اصفهان» هم مشهور است و در امروز بسیاری از مردم، این رودخانه را به نام رودخانهی اصفهان مینامند؛ چنانکه برخی از رودخانهها به نام شهر یا منطقه معتبری که از آنجا میگذرد، نامگذاری شدهاند. مانند هریرود که از شهر هرات میگذرد و نام خود را از این شهر گرفته است، یا رودخانهی کابل که از شهر کابل عبور میکند. سرچشمه اصلی زایندهرود. جایی که تونل کوهرنگ، آب را از دل کوه بیروه میکشد. سرچشمهی زایندهرود ابرهای دریای مدیترانه بر فراز کوهرنگ و زردکوه باعث ریزش باران و برف میشود. برفها در زمستان انباشته میشوند و در بهار و تابستان آرامآرام آب میشوند. به گونهای که زایندهرود به طور طبیعی از پای زردکوه بختیاری و هفتتنان و شعب آنها در منطقه شوراب تنگ گزی از توابع استان چهارمحال و بختیاری سرچشمه میگیرد و پس از جذب آبهای جاری بخشهایی از مناطق فریدن و فریدونشهر از استان اصفهان، بهسمت شهر اصفهان و در نهایت مرداب گاوخونی، در طول مسیری حدود ۳۶۰ کیلومتر از جنوب غربی به سمت مشرق جریان مییابد. نقش زایندهرود در تمدن اصفهان جلگهی حاصلخیز زایندهرود از دورترین زمان مکانی مطلوب برای زیست انسانها به شمار میرفتهاست و به عنوان بستری بارور، سبب شکلگیری نخستین سکونتگاهها شد و تمدن اصفهان را بهوجود آورد؛ چنانکه کارون عامل شکلگیری تمدنهای دشت خوزستان (شوش، چغامیش، هفت تپه و…)، رودهای دجله و فرات سبب شکلگیری تمدنهای میانرودان(بینالنهرین) و تمدن مصر باستان که وابسته به رود نیل بود، شد. «دانشنامهی بریتانیکا» هم، اصفهان را قدیمیترین استقرارگاه آریاییها میداند. فوجفوج مردمان علاقهمند به زندگی شرافتمندنه پیام طراوت زندهرود را شنیدند و پایههای مدنیتی را بنا نهادند که به گونهی شگفتانگیزی با زندهرود هماهنگ بود. نغمهی خوش زندگی در کنار زایندهرود چنان در سراسر ایرانزمین، طنین انداخت که هنرمندان نیز مایهی الهام هنری و آفرینشهای خویش را با زندهرود درهم آمیختند و این شهر را آینهدار هنر خود ساختند. نیاکان ما در جلگهی حاصل خیز این رودخانه، کشاورزی آموختند و هنرهای گوناگون آفریدند و نسل پشت نسل، ما را زندگی بخشیدند. به لحاظ سابقه، کهنترین مکان باستانیای که در طول این رودخانه تاکنون شناخته شده است دوغار و یک پناهگاه سنگی واقع در ۳۰ کیلومتری جنوب شهر اصفهان هستند. بر اساس یافتههای به دست آمده شامل انواع ابزارهای سنگی و همچنین تاریخگذاری با کربن ۱۴، قدمت این غارها به دورهی پارینهسنگی میانی (۴۰۰۰۰ تا ۶۰۰۰۰ سال پیش) بر میگردد. از دیگر محوطههای پیش از تاریخ در کنار زایندهرود، میتوان به «تپه آشنا» واقع در ۲۰ کیلومتری غرب شهر چادگان و «تپه جمالو» که بهتازگی از زیر آب بیرون آمده است اشاره داشت. مورخان، سابقهی شهر اصفهان را با توجه به متون موجود به دورهی ماد نسبت میدهند. اما بر اساس مطالعات جدید و آثار به دست آمده از محوطهی باستانی گورتان واقع در محلهی نصرآباد اصفهان، قدمت این شهر به دورهی آغاز شهرنشینی یعنی هزارهی چهارم پیش از میلاد میرسد. در این محوطه علاوه بر حضور این دوره، شاهد حضور دورههای ایلام میانی و عصر آهنIII (ماد) نیز هستیم. شایان ذکر است جِی باستان که بقایای آن امروز به صورت تپههای اشرف و جی در منتهیالیه اصفهان واقعاند نیز درست در کنار زایندهرود قرار دارند و این مبین اهمیت این رود در تداوم سکونت انسان در این شهر است. پلهای تاریخی بر روی زاینده رود بر روی زاینده رود چندین پل تاریخی از زمان صفویان و قبل از آن برجا ماندهاست. در استان چهارمحال و بختیاری چندین پل بر روی این پل ساهته شده است که مشهورترین آن «پل زمانخان» است. در اصفهان «سی و سه پل» یا «پل الله وردی خان» و «پل خواجو».لازم به ذکر است یکی از قدیمیترین پلهای زاینده رود «پل شهرستان» میباشد. این پلها هر کدام جذبه گردشگری خاصی دارند. حاشیهسازی این رودخانه در شهر سامان، شهر اصفهان، و بوستانها و بیشههای پیرامون این رودخانه در فصل تابستان گردشگاه مناسبی برای ایرانگردان و جهانگردان است. درحال حاضر برای آبیاری زمینهای کشاورزی استان اصفهان از سدهای آبیاری که بدین منظوراحداث گردیده استفاده میشود. این رودخانه آب آشامیدنی شهر یزد را نیز تأمین مینماید که در آینده با اتمام تونل سوم پیش بینی میشود استان کرمان را نیز سیراب نماید. با وجود این کشاورزان حاشیه زاینده رود در استان چهارمحال و بختیاری گاه با کمبود آب مواجه بودهاند و این مصداق «آب در کوزه و ما تشنه لبان میگردیم» است. پیشینهی تقسیم آب زایندهرود زمینشناسان روشن کردهاند در زمانی که قسمت بزرگی از اروپا پوشیده از تودههای یخ بود، سرزمین ایران دورهی باران را سپری میکرد. اما عمر این دوره دیری نپایید و جای خود را به عهد خشک داد که تاکنون ادامه دارد. چاهها، قناتها و آبانبارها که قدیمیترین آثار برجای مانده از آنها با پیدایش نخستین تمدنهای ایرانی همزمان میباشد، بهخوبی بیانگر این نکته است که ایرانیان از دیرباز به مبارزه با عهد بیآبی و خشکی رفته بودند. بر همین اساس، تقسیم منابع آب شیرین در ایران به شیوهای عادلانه و خردمندانه، همواره به مثابه یکی از فنون مورد نیاز مطرح بوده است؛ چراکه کمبود منابع آبی، لزوم استفاده بهینه و افزایش بهرهوری از منابع موجود را میطلبد. پیشینهی تقسیم و بهرهبرداری از آب زایندهرود به عمر و سابقهی حضور انسان در جلگهی اصفهان بر میگردد. به عبارتی دیگر از زمانی که جمعیت اسکانیافته در این حوضه رو به فزونی نهاد، مردم برای خود حقابه تعیین کردند و با شاخهشاخهکردن آب به نهرهای کوچک و بزرگ، سهم یکدیگر را به طور دقیق مشخص کردند. از روی اسناد و مدارک تاریخی بهخوبی میتوان این موضوع را اثبات کرد. ابن رسته در «اعلاق النفیسه» (۱۳۶۵)، اولین تقسیم آب زایندهرود را به اردشیر بابکان نسبت میدهد و مینویسد: «…بنا به تقسیمی که کسری اردشیربن بابک نموده بود، تقسیم میکنند و برای هر قریهای از این روستا سهمی مشخص و معلوم با زمان معدودی قرار داده بود که بر حسب اندازههای معین آب را به هر قریهای جاری میساخت، آنچنان که هرکس به حق سهم خود را بر میگرفت…» ابن حوقل (۱۳۴۵)، هم در قرن چهارم مینویسد: «آب زایندهرود چون به دروازه شهرستان، نزدیک حصار خود میرسد، به شعبهها و چشمههای بسیاری تقسیم میشود و آنرا بر حسب حق شرب بخش میکنند و بدین ترتیب آب زایندهرود تلف نمیشود و از این آب، ۹روز در ماه به روستای رویدشت و براآن میرسد.»اما مهمترین سندی که بهطور دقیق از چگونگی تقسیمات و سهمبندی آب زایندهرود تاکنون به دست آمده است، طومار منسوب به شیخبهایی است. اینکه به چه دلیل این طومار به شیخبهایی نسبت داده است هنوز روشن نیست، چراکه در متن طومار نامی از شیخبهایی برده نشده است، اما با مطالعهی ریزبینانه این سند درخواهیم یافت که طومار موجود، اصلاحشدهی طوماری قدیمی است. در مقدمه آمده است: «چون بعضی اختلاف در قرار و سهام رودخانه مبارکه زایندهرود اصفهان بههم رسیده بود … چند نفر از معتمدین و معمرین را مشخص نموده … سهام و حصه هریک از قراء و مزارع را … تعیین نموده …» و در جایی دیگر آمده: «چون بلوک جی در وسط بلوکات مشروبه از رودخانه مبارکه است، از قدیم چنان قرار بود» که میراب (کسی که ناظر بر تقسیم آب است) از بین کدخدایان مورد اعتماد انتخاب شود. و همچنین نیز از نوشتهی بالای طومار «هو الله تعالی شأنه العزیز، محل نگین شریف نواب خلد آشیان، جنت مکان شاه طهماسب نوراله مرقده» چنان برمیآید که نگارش متن طومار پس از مرگ شاه طهماسب بوده است، در صورتی که در پایان همین مقدمه، تاریخ نگارش «۹۲۳ هـ.ق» آمده است. یعنی زمانی که شاه اسماعیل (۹۰۶-۹۳۰ هـ.ق) سلطنت میکرده است و با توجه به تاریخ نگارش طومار، شیخبهایی (۹۵۳-۱۰۳۱ هـ.ق) نمیتوانستهاست در تنظیم آن دخالتی داشته است. اما انتساب این طومار به شیخبهایی، به نوعی بیانگر اهمیت مسئلهی آب است و چون شیخبهایی از دانشمندان نامدار و مورد اعتماد آن دوران بودهاست، مردم خواستهاند با انتساب آن به شیخبهایی، آنرا چنان محکم و مایهدار جلوه دهند که هیچکس جرأت و امکانی برای تغییر و تحریف آن بهدست نیاورد. افزون بر مطالب گفتهشده، نکتهی شایان توجه دیگر آن است که از گذشتههای دور و در زمانی که هنوز مرزهای سیاسی سبب جداافکنی نشدهبود و سازمان آب منطقهای شکل نگرفته بود، مردم دست در دست یکدیگر و به یاری ریشسفیدان و نمایندگان محلی خود، سعی در برقراری نظم و اجرای عدالت داشتهاند و با انتساب تقسیمنامههای خود به اندیشهمندان، الزام به اجرای آن را تضمین میکردند. مصب زاینده رود پخش اعظم آب زاینده رود وارد اصفهان میشود. برای انتقال آب کوهرنگ به اصفهان اقدامات زیادی بعمل آمدهاست. در زمان رضاشاه اولین تونل در منطقه کوهرنگ به بهره برداری رسید. تونل دوم نیز در همین منطقه در زمان محمدرضاشاه راه اندازی گردید. عملیات حفر تونل سوم در همین زمان شروع ولی بدلیل وقوع انقلاب متوقف شد. پس ازانقلاب و با تاخیر بسیار، عملیات حفاری مجدداً آغاز گردید که تا کنون (سال۱۳۸۸) ادامه دارد. از این رودخانه، جهت مشروب ساختن باغها و عمارتها و کشتزارهای داخلی اصفهان، پنج شاخه بزرگ، جدا شده که در گویش اصفهان به آنها «مادی» میگویند. زاینده رود در انتهای مسیر خود به باتلاق گاو خونی در اصفهان میریزد. زایندهرود در قلمرو ادب ایرانی در فلات وسیع و خشک ایران، زایندهرود همواره الهامبخش شاعران و هنرمندان بودهاست و مردمِ باذوق ایران به یاد آن مترنم بودهاند و شعرها و نغمههایی سرودهاند. خاقانی، شاعر مشهور ایرانی، دربارهی زایندهرود چنین گفته است: رودی است که کوثرش عدیلست آبـش سلسال و سلسبیلست نــه بـلکـه زرشـگ او همـه سـال شیدای مسلسلست سلسال گــه ســـیمگــری نـمایـــد آبــش گـه شـیشـهگـری کند حبابش آبش بــــــــدل گـــــــلاب دانــــند زو دردســــــر سران نشانـــند گــــر شیشه کـند حباب شــــاید شــیشه ز پی گـــــلاب بـــاید و در جایی دیگر میگوید: یــاد آن عــهدی که دور از چشم زخم آسمان با تـــو بودم در کـــنار زنــــدهرود و مرز جــی مؤلف هفت اقلیم با آنکه از مردم ری بودهاست و در هندوستان سکونت داشتهاست از بوی خوش اصفهان طربانگیز شدهاست و مینویسد: لــــب زنـــــدهرود ونسیم بــــه لــــب دلستان و می خوشگوار ز دل بـــیخ انـــده چنان بر کــند کــه بـــیخ سـتم خنجر شهریار صائب، ملکالشعرای عصر شاه عباس دوم در آن زمانی که در هندوستان بودهاست با وجود این که از کمال احترام و شخصیت برخوردار بودهاست و بهراحتی زندگانی میکردهاست و در دربار شاه جهان قدر و منزلتی بسزا داشته است، دائماً متذکر به ذکر ایران و بازگشت به اصفهان و اقامت در ساحل زایندهرود بودهاست و در این مورد چنین گفتهاست: خوش آن روزی که صائب من مکان در اصفهان سازم ز وصف زندهرودش خامه را رطب اللسان سازم |
برچسب ها |
گردش, گردشگري, درباره طبيعت, زایندهرود, طبيعت, طبيعت و توريسم, طبيعت گردي |
کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان) | |
|
|
War Dreams Super Perfect Body Scary Nature Lovers School Winner Trick Hi Psychology Lose Addiction Survival Acts The East Travel Near Future Tech How Cook Food Wonderful Search Discommend
Book Forever Electronic 1 Science Doors The Perfect Offers Trip Roads Travel Trip Time Best Games Of Shop Instrument Allowedly